خیمه شب بازی جدید نظام
جمهوری اسلامی که از ابتدای تاسیسش با آیینهای ایرانی سر جنگ داشت و میخواست چهارشنبهسوری و سیزدهبدر و حتی اگر زورش برسد، شب یلدا و نوروز را کمرنگ کند، حالا مدتی است برای خلیج فارس و «جزایر سهگانه» یقه پاره میکند. کار از رئیس دولت کودتا و اطرافیان هوادار «مکتب ایرانی»اش گذشته و حتی رئیس دفتر رهبر نظام هم برای خلیج فارس شعر میگوید. فعالیت گسترده مزدبگیران دولت و بسیج در اینترنت (سربازان کذایی جنگ نرم) برای برانگیختن احساسات میهنپرستانه هم که مشخصا رگههای ضد عرب دارد، نشان میدهد همه اینها اتفاقی نیست. احتمالا حکومت برای امتیاز دادن در زمین هستهای، که گویا بعد از تحریمها محتوم شده، نیاز به «حق مسلم» دیگری دارد و باز سراغ چیزی رفته که بتواند نه تنها بخشی از بیتفاوتها که عدهای از مخالفان سیاسیاش را هم همراه کند.
مخاطب ما قطعا حکومت ایران نیست، که «مردمفریبی» در ذاتش است. مخاطب ما آنهایی هستند که بازی میخورند و وارد زمین اشتباه میشوند. آنها که فراموش میکنند مساله ما، دوگانه اصلی سیاست در ایران، «استبداد–حاکمیت مردم» است، نه «ایرانی–عرب» یا «مذهبی–غیرمذهبی». ما طرفدار جدا شدن جزیرهای از ایران یا عربی نامیده شدن خلیج فارس نیستیم، بلکه آن را بحثی فرعی میدانیم. ما میگوییم ایران فقط خاک ایران نیست. خاطره جمعی و رنج مشترک مردمانی است که اگر نه قرنها، دست کم از مشروطه به بعد با استبداد جنگیدهاند. دلاوری بختیاریهاست و دلیری آنها که در تبریز استبداد محمدعلی شاهی را بیآبرو کردند. مقاومت تنگستانیهاست در برابر استعمار بریتانیا.
اگر ایران را دوست داریم باید مدام اینها را به خود یادآوری کنیم. باید بیرحمانه نقد کنیم آن «ایرانپرستی»ای را که با تحقیر عرب و ترک و افغان همراه است. باید به حاکمان وطنفروشی که لاف وطن میزنند نشان دهیم آن وطن که دوست داریم کدام است و چیست. سفر به ابوموسی هیچ نیست جز پرده دیگری از نمایش کثیف کسانی که ایران را به این روز نشاندهاند. کف زدن برای این نمایش میهندوستی نیست. خیانت است. سالهاست که ایران را بیش از هر چیز دشمنان داخلیاش تهدید میکنند، نه دشمنان خارجی؛ چه از نوع موهومش: همسایگان عرب، و چه از نوع ظاهرا معقولش: حمله نظامی غرب. در چنین زمانهای بهترین، شاید یگانه راه نشان دادن ایراندوستی و میهنپرستی، مبارزه با استبداد و مستبد است. گرگ، گرگ است، خواه به نماز ایستاده در مسجد، خواه مشعل به دست در تخت جمشید. خانه، هم این است و هم آن. گرگ را از خانه بیرون باید کرد.