شفق سرخی خورشید مرده است، بر آسمان. رد و یاد نوری که بود. فردای روشنی که هست.

۱۳۹۱ فروردین ۲۶, شنبه

انرژی هسته‌ای حق مسلم ماست؟ (سرمقاله جریده شماره ۱۱ شفق)

بحران هسته‌ای ایران که کلید حلش همواره در اختیار رهبر بوده، به پرخطرترین دوران خود، نه برای حاکمیت که برای مردم، رسیده است. تلاش اسرائیل، آمریکا، و نفت-فربهگان آل سعود برای ایجاد اجماع جهانی علیه ایران کم کم به بار نشسته و طبقه زحمتکش هر روز مزه آن را می‌چشند. همزمان خامنه‌ای نیز فرصت را غنیمت شمرده و با شعار اتحاد در برابر تهدید خارجی شکاف‌های درون حاکمیت را هرچند موقتی می‌پوشاند.

در این جنگ کثیف قدرت‌هایِ هر یک بدتر از دیگر، اما، بازنده اصلی مردمند. ماییم. ما که حق تعیین سرنوشتمان را به حق هسته‌ای تقلیل داده‌اند. و در همان حق ظاهرا «مسلم» هم از آغاز صغیرمان شمرده‌اند. نه بحثی، نه گفتگویی، نه حتی بحثی کارشناسی که بدانیم آنان که سال‌هاست این حق مسلم را دارند، چرا داوطلبانه وامی‌نهندش؟ از ترس کدام فاجعه؟ همچون همیشه از «پرسش» منعمان کرده‌اند و دریغ که گردن نهاده‌ایم. پیش چشممان «انتخاب» را که حق مسلم است دزدیده و جای آن «انرژی هسته‌ای» گذاشته‌اند. موضوعی که مخالفانش حتی در دوران خاتمی هم امکان ابراز وجود نداشتند. در این حد که بپرسند با چه هزینه‌ای؟ از کدام ثروت؟ در این حد که بپرسیم به نفع کدام ملت؟ به اسم حق مسلم کدام «ما»؟

نپرسیدیم. نبودیم. و در این غیاب ما مردم بود که میدان هسته‌ای، این فخر ملت نامرئی و ملک لایطلق صاحبان ناپیدا، شد چراگاه قلدران و دلالان و وطن‌فروشان. نظام پشت‌کرده به مردم گاه به روسیه و چین و هند باج داد و گاه به پاکستان و آفریقای جنوبی و برزیل. گاه از جهان اسلام مایه گذاشت و گاه به لطیفه بی‌مزه توان تخریبی‌اش نازید. یا به وفای پاسداران جان بر کف دست گرفته‌اش. غافل از این که این کاسبان هستند تا گاوی هست و شیری به رایگان. و در فراموشی خودخواسته که صدام هم به همین بی‌راهه رفت. آن دیکتاتور هم در دوران انزوا تصمیم‌هایش را بی‌حضور مردم و با مشاوره نظامیانی می‌گرفت که به بهانه «شرایط بحران» با تبانی و فساد وارد سیاست و بعد بر شاه‌راه‌های اقتصادی مسلط شده بودند.

این شکم‌سیران چکمه‌پوش جدال را تا جنگ پیش می‌برند اما مرد جنگی نیستند. پاسدارانند بر مال به غارت برده‌شان. این زالوهای پروار با اولین زنگ خطر غیب می‌شوند. ملت می‌ماند و کشوری بحران‌زده، مردم می‌مانند در آستانه جنگی که مال آنها نیست، ما می‌مانیم با حق به ظاهر مسلمی زیر هزاران بمب، با حق به واقع مسلمی که از زیر پای دیو به زیر پای دیوی دیگر می‌رود. این پایان محتوم است تا نبینیم، تا نگوییم که حق مسلم ما حق انتخاب ما است.


کابوس هسته‌ای (ستون سمت چپ جریده شماره ۱۱ شفق)

سال گذشته مردم ایتالیا در یک همه‌پرسی درباره تولید انرژی هسته‌ای شرکت کرده و با قاطعیت ۹۴ درصدی به انرژی هسته‌ای «نه» گفتند. تحت فشار افکار عمومی، آلمان و سوییس نیز فعالیت نیروگاه‌های هسته‌ای خود را تا دهه آینده متوفق خواهند کرد. این همه مخالفت با انرژی هسته‌ای در کشورهای صنعتی، که فاقد دیگر منابع انرژی هستند، حکایت از درک بالای مردم این کشورها از خطرها و معایب زیست‌محیطی این انرژی دارد.

حوادث فاجعه‌باری نظیر چرنوبیل و فوکوشیما نشانه خطر عظیم و بالقوه‌ایست که بر زندگی میلیون‌ها انسان سایه افکنده است. صرف نظر از حوادثی از این دست، آلودگی‌ها و خطرات ناشی از دفن زباله‌های هسته‌ای برای چندین و چند نسل، گریبان انسان و محیط زیست را خواهد گرفت. هنوز مرگ ده‌ها هزار نفر از هم‌وطن‌هایمان در زلزله‌های منجیل و بم را از یاد نبرده‌ایم، در انتظار زلزله تهران بی‌رمق نشسته‌ایم، و به همه این‌ها کابوس وحشتناک هسته‌ای را هم اضافه می‌کنیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر