شفق سرخی خورشید مرده است، بر آسمان. رد و یاد نوری که بود. فردای روشنی که هست.

۱۳۹۱ فروردین ۱۹, شنبه

سال «تولید ملی» در نظامِ دشمن تولید (سرمقاله جریده شماره ۱۰ شفق)

در حالی که سال «جهاد اقتصادی» بزرگترین اختلاس تاریخ ایران را به همراه آورد، پیش‌بینی مصائب سال «تولید ملی»، چندان دشوار نخواهد بود. سیاست‌های جمهوری اسلامی در همه سال‌های اخیر در تقابل با تولید ملی بوده است. باز کردن درهای واردات در شرایطی که درآمد نفتی ایران در این 6 سال با کل ۶۰ سال قبلش قابل مقایسه بوده و انحصار واردات سرداران سپاه و آقازاده‌ها، و همزمان سپردن پروژه‌های تولیدی و عمرانی کلیدی به همین دسته، تولید ملی را به نابودی کشانده است. البته ضربه سنگین‌تر با اجرای طرح حذف یارانه‌ها زده شد؛ حذف یارانه انرژی بدون حمایت جایگزین از تولیدکنندگان. تحریم‌ها هم واردات مواد اولیه و انتقال پول را برای بسیاری از تولیدکنندگان عملا ناممکن کرده است. اوضاع به گونه‌ای شده که به قول یکی از نمایندگان کمیسیون اقتصادی مجلس حتی در دوره جنگ هم وضع تولید تا این اندازه بد نبوده و برخی آمارها از رکود ۸۰ درصدی بخش تولید خبر می‌دهند.

اما همه این‌ها تصادفی یا از سر بی‌کفایتی یا فساد کارگزاران نظام نیست. اگر گسترش واردات و ضربه زدن مستقیم به تولیدکنندگان داخلی در دوره احمدی‌نژاد با شدت دنبال می‌شود، فشار بر طبقه کارگر و سرکوب آن از راه‌های مختلف از ویژگی‌های همه دولت‌های جمهوری اسلامی بوده است. از جمله تعطیلی سندیکاها و به زندان انداختن کارگران فعال در سال‌های اول بعد از انقلاب ۵۷ و تاسیس «خانه کارگر» که  حتی به ظاهر هم  حامی کارگران نیست و دست‌کم در دو برهه تاریخی تعدیل اقتصادی دهه ۷۰ و خیزش ۸۸ در کنار سرکوبگران ایستاد. رسواتر از همه، یکی از سران «خانه کارگر» در حمله  فیزیکی به انتخابات «سندیکای شرکت واحد»  زبان منصور اسانلو را با تیغ برید! در همه این سال‌ها نظام جای «کارگر» را با «مستضعف» عوض کرده است. اولی نیرومند و مولد است، دومی زبون و طفیلی.

جمهوری اسلامی برخلاف مخالفان که انقلاب را به روشنفکران شکم‌سیر خیال‌پرداز و پاپتی‌های گرسنه ناآگاه منتسب می‌کنند، به خوبی می‌داند که آن‌چه نهایتا رژیم پهلوی را از پا در آورد اعتصاب‌ و خیزش نیروی مولد جامعه بود. برای همین راه را از همان ابتدا بر هر گونه تشکیلات کارگری می‌‌بندد. اما تشکل‌های شناخته شده سبز گویا هنوز ضروری بودن حضور این قشر در کارزار برای تغییر ماهیت صحنه مبارزه را نفهمیده و نپذیرفته‌اند. گاه در بیانیه‌ها و موضع‌گیری‌هایشان اشاره‌ای می‌کنند اما عملا در همان برنامه‌ریزی‌های ناکارآمدشان هم توجه به این ضرورت دیده نمی‌شود. اول ماه مه، روز جهانی کارگر، نزدیک است. در این باره بیشتر خواهیم گفت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر