شفق سرخی خورشید مرده است، بر آسمان. رد و یاد نوری که بود. فردای روشنی که هست.

۱۳۹۱ شهریور ۶, دوشنبه

رقص با سرطان (سرمقاله جریده شماره ۲۸ شفق)

نمایش دشمنی جمهوری اسلامی و اسرائیل

چند هفته‌ایست که جنگ لفظی ایران و اسرائیل بالا گرفته است. یکی تهدید به حمله و بمباران می‌کند. آن یکی هشدار می‌دهد که چونان حمله میخی بر تابوت متجاوز خواهد بود. و هر دو در گوش مردم خویش و باقی جهانیان می‌خوانند که آرامش نیست تا آن دیگری هست. و هر دو دروغ می‌گویند. هم آن رژیم زمینخوار نژادپرست، هم این نظام آدمخوار ارتجاع پرست. این محتاج آن است و آن مدیون این. و هر یک می‌داند که دیگری - چیزی اگر هست - نه آتش خرمن که آب آسیاب است. در اوج جنگ خانمان سوز ایران و عراق، وقتی به دیوار مسجد و مدرسه نوشته بود راه قدس از کربلا می‌گذرد، هم آن ها که شعار ساخته بودند از اشغالگر قدس موشک آمریکایی می‌خریدند. از کشوری که موجودیتش را دستکم تا جایی که میدان مبارزه محدود به تشک کشتی باشد به رسمیت نمی‌شناسند.

 امروز نیز، هر بار جنایتی در غزه، یا دهن کجی آشکاری به آمریکا در کرانه باختری، اسرائیل را به مخمصه‌ای هرچند کوچک می‌اندازد، ناگاه تلخکی بی‌سواد از هولوکاست می‌گوید و آب را چنان گل آلود می‌کند که نه آن جنایت به چشم کسی می‌آید نه آن دهن کجی آشکار. هر گاه ابتکاری، وعده‌ای، نقدی ولو به دور از صداقت، از یک کشور اروپایی دیده می‌شود، یا هر گاه تلاش حقیرانه‌ای از دولت فلسطینی، برای بازستاندن گوشه‌ای از حقوق لگدمال شده فلسطینیان صورت می‌گیرد، ناگهان یگانه مدافعان «ملت مظلوم فلسطین» و سرسخت ترین دشمنان «رژیم غاصب صهیونیستی» دم از نابودی و محو این «غده سرطانی» می‌زند تا حاکمان اسرائیل به آن جایگاهی بازگردند که نه فقط مطلوب، که استوانه بقایشان است: قوم مظلوم در خطر انقراض. در سوی دیگر نیز هرگاه فشار اقتصادی و سیاسی نظام ولایی را به زحمت می‌اندازد، نظامیان سیاستمدار شده اسرائیل با تهدید حمله و بمباران، با پرت کردن حواس ما مردم، به داد برادران و همقطاران - و نعوذبالله دانش آموختگان - خود در ایران می‌رسند.

از این روست که ما می‌گوییم دشمنی آن رژیم دزدان و این نظام سفلگان افسانه است. و این نه به معنای آن است که جنگی در کار نخواهد بود. بلکه به این معناست که اگر باشد از آن روست که تأمین کننده منافع حاکمان هر دو کشور است. آن یکی در پناه و سایه جنگ فلسطینیان بیشتری را از زمینشان ریشه کن می کند؛ این یکی اوضاع را بحرانی تر از پیش خوانده، عده ای دیگر را به زندان می کند و آن عده را که الان ساکن اوین هایند روانه چوبه دار. آنان که به این بازی تن می‌دهند گور خود می‌کنند. آنان که برای اسرائیل نامه «فدایت شوم» می‌نویسند یا از ابتدا قطب‌نمای سیاسی-اخلاقی معیوبی داشته‌اند، یا اجازه داده‌اند ارتجاع ولایی-سپاهی قطب‌نمایشان را معیوب کند. این رقص شوم دروغگویان، این بازی، بازی ما نیست. به بر هم چیدن بساط دروغشان بیاندیشیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر