شفق سرخی خورشید مرده است، بر آسمان. رد و یاد نوری که بود. فردای روشنی که هست.

۱۳۹۱ خرداد ۸, دوشنبه

حجاب اجباری؛ اهرم اعمال قدرت نظام (سرمقاله جریده شماره ۱۷ شفق)

«در وزارتخانه اسلامی نباید معصیت بشود. در وزارتخانه‌های اسلامی نباید زن‌های لخت بیایند. زن‌ها بروند اما باحجاب باشند. مانعی ندارد بروند کار کنند لیکن با حجاب شرعی باشند.»
آیت‌الله خمینی
۱۶ اسفند ۱۳۵۷

تنها یک ماه از انقلاب مردم ایران گذشته بود، انقلابی که زنان باحجاب و بی‌حجاب در کنار هم برای بر هم زدن نظام حاکم مبارزه کرده بودند. بعد از اعلام موضع سردمداران حکومت و در آستانه روز جهانی زن، تظاهراتی بر پا شد بر علیه ظلم نوین، ظلمی که شروع به قربانی گرفتن کرده بود. نظامی که زورش را، قدرتِ مردسالارش را با توسری بر سر زنان ایرانی هویدا می‌کرد، اولین سرکوب‌هایش را با فرستادن گروه‌های فشار برای کتک زدن «زن‌های لخت» به نمایش گذاشت.
اما خاموش بودند بسیاری که به زور لچک به سر مردمانی کردن را، آنقدر جدی نمی‌پنداشتند که بر علیه‌اش به پا خیزند. و چه آسان حکومت قدرت نمایی کرد. چه آسان ترس را برای هر بی‌حجابی عادی کرد. سال‌های دلهره از بدحجابی، از  بی‌حجابی، از «زن‌های لخت». سال‌ها گذشت، دهه‌ها گذشت. حکومت اما لحظه‌ای از اعمال این جلوه آشکار قدرتش عقب ننشست و سالی نبود که بسیاری از دختران و زنان را مورد بی‌حرمتی و اذیت قرار ندهد که چرا تار مویی بیرون دارند؛ اشعه‌ای بر دل زاهدان فاسد.
حکومت می‌دانست و می‌داند که روزی که زورش به «توسری» برای روسری نرسد، روز پایانش است، روز پایان قدرت‌نمایی آشکار و عمومی. روز پایان تنها ابزار نظام برای اعمال قدرت روزمره در بطن جامعه و مهمترین نماد نظام ولایی، نمادی که وجه‌ای متفاوت از بسیاری دیگر حکومت‌های مستبد برایش می‌تراشد. اما این همه قدرت‌نمایی به آسانی میسر نبود، حزب‌الهی می‌خواست، بسیجی می‌خواست، پلیس می‌خواست و گشت ارشاد. چرا که زنان و دختران به راحتی زیر بار این زورگویی پدرسالارانه نرفتند. به هزار سیما فریاد کشیدند که حق پوشش، از ابتدایی‌ترین و اساسی‌ترین آزادی‌هایشان است.
اما کمتر کسی از مبارزین علیه وضع موجود، این جنگ آشکار بین حکومت و مردم را به جنگ خودشان با استبداد افزوده اند. همانطور به آن بی‌اعتنایند که سی سال پیش بودند. باید از این ظلم آشکاری که بر زنان و دختران ایرانی می‌رود  همان قدر برآشفت که از حقوق نابرابرشان با مردان. نباید میان مبارزه برای آزادی بیان و اندیشه و آزادی پوشش فرقی گذاشت، هر دو در هم کوبیدن قدرت مستبدی را هدف قرار می‌دهند که زورش را بر هر فردی مستولی می‌کند. باید با این قدرت سرکوبگر در هر جایی که خود می‌نماید با تمام وجود جنگید، حجاب اجباری یکی از این میادین نبرد است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر